loading...
shekaste- eshgh

meisam skandary بازدید : 4 یکشنبه 17 دی 1391 نظرات (0)
خداحافظ گل نازم کاشکی مهربون نبودی

می دونم سخته جدایی آخه عادت کرده بودی

بعد من خودم می دونم سقف زندگیت خرابه

اگه غیر اینه عشقم چرا چشمات خیس ابه

چرا چشمات خیس ابه سرت و بزار رو شونم

عاشقونه بغلم کن یا ازم بخواه بمونم

چرا شونه هات می لرزه مگه سردته گل من

اگه می گی خوب خوبی چرا خیسه شونه من

تو اصلا بگو ببینم چرا ساکتی نمی ری

مگه تو نخواستی از من قول موندن و بگیری

تو یه لحظه های رفتن سرت و بزار رو شونم

می خوام دل بکنم از تو یه کاری بکن نتونم

یه کاری بکن که دیگه حرف رفتن و نیارم

بزار اشکاتم بباره که حسابی کم بیارم

هی توی چشام نگاه کن که من م اشکی بریزم

هی ازم بخواه بمونم حس خوبیه عزیزم

meisam skandary بازدید : 4 یکشنبه 17 دی 1391 نظرات (0)
مي بوسمت ميگي
خداحافظ
اين قصه از اينجا شروع مي شه
من بغض كردم تو چشات خيسه
دسته دوتامون داره رو مي شه
تو سمت روياي خودت مي ري
مي ري
و من چشام و مي بندم
ما خواستيم از هم جدا باشيم
پس من چرا با گريه مي خندم

meisam skandary بازدید : 6 شنبه 16 دی 1391 نظرات (1)

عزیزم دلخوری هام زیاد شده انگاری فصل خزون برگمه

می خوام سفره دلمو وا کن به خدا اینبار می گم چه مرگمه

اگه هی بیخودی دعوا می کنم خوب می خوام بهم محبت بکنی

به خدا بعضی روزا فکر می کنم که داری من و تحمل می کنی

جلوی غزیبه ها خیلی بده دستت و از توی دستام می کشی

خودم و گاهی به مردن می زنم تا شاید منت من رو بکشی

ارزومه یه دفعه جایی می ری بپرسی میشه برم یا که نرم

مطمئن باش که بهت می گم برو اما زود برگردی دردت به سرم

وقتی می بینم باهام غریبه ای فکر رفتن هی میفته تو سرم

اما چون طاقت رفتن ندارم می زنم به بی خیالی می گذرم

بی محلیات داره زجرم می ده دیگه از این وضعیت خسته شدم

چرا هی دروغ می گم نمی دونم انگاری زیادی پا بسته شدم

وقتی بی خودی می گم مریض شدم دوست دارم یه کمی دلواپس بشی

به خدا چیز زیادی نمی خوام چی میشه اگه یه کم عوض بشی

وقتی که سراغ تو نمی گیرم چی میشه یه بار سراغم بگیری

واسه این که بهت محبت بکنم دور از جونت تو هم یک بار بمیری

meisam skandary بازدید : 4 شنبه 16 دی 1391 نظرات (0)

چند روزه توی اتاقم دارم از دوریت می میرم

دل من هواتو کرده هی شماره اتو می گیرم

اگه برداری می فهمی پشت خط کی چشم به راته

اونی که خودت رو می خواست حالا راضی به صداته

اینقدر می گیرمت شاید که برداری یه روز

تو که از حال خراب من خبر داری هنوز

مگه از یاد تو رفتم آخه قلبم بی گناهه

لااقل یه لحظه بردار بگو اصلا اشتباهه

زود قضاوت کردی اما مثل خونی تو رگم

کلی حرف آماده کردم اگه برداری بگم

این همه می گیرمت خوب چرا قطع می کنی

پشت خط موندم دوباره با کی صحبت می کنی

اینقدر می گیرمت شاید که برداری یه روز

تو که از حال خراب من خبر داری هنوز

مگه از یاد تو رفتم آخه قلبم بی گناهه

لااقل یه لحظه بردار بگو اصلا اشتباهه

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 43
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 369